یارنماحروف س ش
شرط مجهول
شرطی که مورد آن مجهول باشد. چنان که در عقد بیع شرط شود که مشتری ثمن را پس از مراجعت از یک سفر پس از عقد بدهد. بدیهی است تاریخ مراجعت مجهول است و در نتیجه تاریخ رد ثمن هم مجهول است. (ماده 233 قانون مدنی)
شرط ضمن عقد
هرشرطی که به موجب عقدی به نفع کسی و به ضرر دیگری مقرر شده باشد شرط ضمن عقد نامیده میشود؛ ولو آنکه راجع به شرط پیش از انعقاد عقد مذاکره شده باشد و عقد با توجه به مذاکره قبلی منعقد گردد. در مقابل شرط ابتدایی بکار میرود.
شرط پرداخت به طلا
در کشوری که اسکناس رایج است متعاملین برای اجتناب از تنزیل نرخ و جلوگیری از تنزل قیمت واقعی معامله و کاهش قدرت خرید اسکناس، ثمن معامله را به طلا معین میکنند تا ضرری متوجه معامل نشود. ترتیب تعیین ثمن به طلا این است که مشتری در صورت تنزل قیمت رسمی اسکناس به مقدار معین شده در متن عقد ثمن را از طلا بدهد یا به مقدار ارزش طلا اسکناس بدهد. شرط پرداخت به طلا از نوع اول ، مخالف قانون است.
شرط برائت از عیب
هرگاه معامله کننده نسبت به عیب مبیع قبول مسئولیت نکند و این امر مورد موافقت طرف باشد، این تعهد را شرط برائت از عیب و شرط تبری از عیب نامند. (ماده 436 قانون مدنی)
شرط ابتدایی و شرط انتفای حق
شرط ابتدایی:
مرادف تعهد یک طرفی است و آن تعهدی است لازم که شخص به قصد یک طرفی خود علیه خود ایجاد میکند.
از نظر فقها شرط ابتدایی باطل است.
شرط انتفای حق:
شرطی است که هرگاه محقق شود تعهد موجودی را از بین میبرد. چنانکه شرط کنند اگر مشتری ثمن بیع را در رأس موعد معینی ندهد بیع فسخ شود.
شخص طبیعی و شخصیت حقوقی
شخص طبیعی:
افراد انسانی را گویند که موضوع حق و تکلیف میباشند. (ماده 958 - 961 قانون مدنی) و شخص حقیقی هم مینامند. در مقابل شخص حقوقی بکار میرود.
شخصیت حقوقی:
حالت تشخیص حقوقی از حیث این که موضوع حق و تکلیف است.
شخص حقیقی و حقوقی
شخص حقیقی:
به معنی شخص طبیعی است.
شخص حقوقی:
عبارت از گروهی از افراد انسان یا منفعتی از منافع عمومی که قوانین موضوعه آن را در حکم شخصی طبیعی و موضو حقوق و تکالیف قرار داده باشد. مانند شرکتهای تجاری و انجمنها و دولت و شهرداری و صندوق (الف) و (ب) اداره تصفیه. (ماده 51 قانون تصفیه 1318/4/24) شخص حقوقی موضوع هرحق و تکلیفی است جز آنچه که اختصاص به طبیعت انسان دارد. (ماده 588 قانون تجارت)
شاهد
در لغت به معنای گواه و حاضر است و کسی که واقعه ای را مشاهده کرده است. از نظر قانون ثبت شاهد اعم است از معرف و معتمد که در دفترخانه حضور به هم میرسانند همچنان که ماده 51 قانون ثبت میگویند: ((شاهدی که یک طرف از اصحا بمعامله را معرفی میکند نمیتواند معرف طرف دیگر باشد.))
شناسنامه
ورقه یا دفترچه معروف که از اسناد رسمی بوده و هویت (نام و نام خانوادگی شخصی و نام پدر و مادر و محل تولد و صدور شناسنامه) و تولد و وفات و ازدواج و طلاق در آن درج میشود. به آن سجل نیز گفته میشود.
شفعه
هرگاه مال غیر منقول قابل تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک حصه خود را به قصد بیع به شخصی ثالث منتقل کند، شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد و حصه مبیع را تملک کند. حق مزبور را خیا رشفعه و حق شفعه (و به طور اختصار: شفعه) و صاحب آن حق را شفیع گویند. (ماده 808 قانون مدنی)
أخذ به شفعه و شایع
أخذ به شفعه:
اعمال حق شفعه را أخذ به شفعه گویند. أخذ به شفعه از ایقاعات است. (ماده 808 قانون مدنی)
شایع:
به معنای بهره جدا نشده از حصه مشاع دیگران است.
شرکت تجاری
شرکتهای تجاری بر هفت قسم است:
1 - شرکت سهامی
2 - شرکت با مسئولیت محدود
3 - شرکت تضامنی
4 - شرکت مختلط سهامی
5 - شرکت مختلط غیرسهامی
6 - شرکت نسبی
7 - شرکت تعاونی تولید و مصرف (ماده 20 قانون تجارت)