یارنماحروف د ذ
ذمه و ذمی و مالکیت ذمه
ذمه:
به حقی که شخصی به عهده دیگری دارد میگویند. به اصطلاح دیگر آن را حق ذمی و حق دینی نیز گویند.
ذمی:
در فقه به معنی کافر ذمی است.
مالکیت ذمه:
کسی که دارای حق ذمی میباشد، خواه بستانکار باشد خواه بدهکار. مانند مالکیت بدهکار نسبت به ذمه خود پس از ابراء از طرف بستانکار. نتیجه این مالکیت، سقوط ذمه است. به همین جهت، مالکیت مافی الذمه در بند ششم ماده 264 ق.م یکی ازاسباب سقوط تعهدات شمره شده است.
دیوار به دیوار
یعنی دو ملکی که در مجاورت هم قرار دارند دارای دیوار باشند. به دیواری وقتی که در سندی مثلا قید میشود، در قسمت اول به دیوار خانه پلاک... و در قسمت دوم دیوار اشتراکی و در قسمت سوم دیواری است به زمین... به این معناست که در قسمت اول، مورد ثبت فاقد دیوار است و دیوار متعلق به مجاور است و در قسمت دوم، دیوار فاصل مشترک بین دو مالک است و در قسمت سوم، دیوار مابین متعلق به مورد ثبت است و مجاور فاقد دیوار است و به همین ترتیب است در مورد جوی و نرده و غیره که به عنوان حد فاصل معرفی میشوند.
دیوار اختصاصی
دیوار فاصل بین دو ملک که یا اختصاصی است یا اشتراکی و مراد از آن این است که دیوار مابین، متعلق به مالک مجاور نیست بلکه اختصاص به مورد ثبت دارد. طبق ماده 30 قانون مدنی، مالک دیوار میتواند هرتصرفی را که میخواهد در آن بکند. مثلا در آن پنجره و درب ورودی به هر شکل که مایل است ایجاد کند و همسایه هم میتواند جلوی روزنه یا شبکه او دیوار بکشد. قراین فنی که اختضاضی بودن دیوار فاصل ا میرساند از قرار زیر است:
1 - بنا بطور ترصیف
2 - سرتیر - بودن سرتیر مالک مجاور به روی دیوار فاصل، دلیل هر تصرف ساحب ساختمان د ردیورا است و حاکی از اختصاص آن به مالک ساختمان است.
3 - طاقچه و رف - هرگاه در یک طرف از دیوار فاصل، طاقچه و رف موجود باشد، آن دیوار در تصرف صاحب طاقچه و رف شناخته میشود.
4 - نما - و آن تزئینات فنی ساختمان است بر روی دیوار که همیشه این عمل از طرف مالک ملکی به عمل میاید که دیوار متعلق به آن است.
دیوار اشتراکی
همانطور که در مال مشاع، هریک از شرکاء مالک تمام اجزا و ذرات مال مشاع است و هیچیک از آنها نمیتواند بدون اجازه دیگران در آن تصرف کند، در دیوار اشتراکی نیز قاعده همین است مگر با ذن شریک دیگر
دفینه
دفینه، مالی است که در زمین یا بنایی دفن شده و برحسب اتفاق و تصادف پیدا میشود. (ماده 173 ق.م)
دفتر نماینده املاک
دفتری است که در آن شماره های پلاک به ترتیب یکی پس از دیگری ذکر شده و فاقد خصوصیات ملک بوده و در آن، شماره ثبت و صفحه دتر املاکی که پلاک مزبور در آن ثبت شده است اشاره میشود تا در موقع لزوم پلاک مربوطه را در دفتر املاک بیابند.
دفتر املاک و دفتریاب
دفتر املاک:
دفتری است که هر ملکی پس از اتمام عملیات مقدماتی، بدون رعایت ترتیب شماره پلاک در آن ثبت میشود.
دفتریاب:
کسی که معاونت دفترخانه و نمایندگی سازمان ثبت اسناد و املاک را دارا باشد، دفتریار اول نامیده مشود. (ماده 3 قانون دفاتر اسناد رسمی)
دانگ
شش یک چیزی. یک دانگ از شش دانگ یعنی یک سدس آن. شش دانگ چیزی، تمام آن یا همه آن و این بیشتر در مساحات و سطوح و آنچه بدان وابسته است بکار میرود. چون شش دانگ خانه یا چهار دانگ مزرعه و سه دانگ قنات و دو دانگ باغ و یک دانگ کاروانسرا و غیره... گاه در اوقات نیز بکار میرود، مانند پنج دانگ ساعت که یعنی پنجاه دقیقه
دهستان
دهستان را به بلوک گویند و دهدار اداره میکند که پیشتر او را میربلوک مینامیدند؛ هرچند دهستان یک بخش را تشکیل میدهد.
دفتر التزام
دلالت لفظ بر یک معنی که به کلی از موضوع له بیرون باشد، دلالت التزام نامیده میشود. البته بین آن معنی بیرونی و موضوع له باید یک نوع ملازمه و ارتباط و پیوند وجود داشته باشد و به سبب همین ارتباط است که لفظ برآن معنی بیرونی و خارجی دلالت میکند و از این رو است که این قسمت دلالت را دلالت التزام (یعنی دلالت به یاری ملازمه ) نامیده اند. دلالت کلمه قانون بر مفهوم جامعه را میتوان مثال این مورد شمرد زیرا بین قانون و جامعه ملازمه وجود دارد. خکم شماره 3709 مورخ 1324/3/19 دادگاه انتظامی اسمی از دلالت مطابقی و دلالت التزام برده است.
دفتر تجاری و دلال
دفتر تجاری:
دفاتری که تاجر مطابق مقررات قانون تجارت تهیه و نگهداری میکند را دفتر تجاری گویند.
دلالی:
عمل و شغل دلال یعنی واسطه گر تجاری را دلالی گویند.
دعوی تنظیم اجاره نامه
(داردرسی مدنی) دعوایی است که خواسته آن الزام موجر است به تنظیم اجاره نامه ملک معینی در موردی که اساأ اجاره نامه ای وجود ندارد و یا دارد ولی مدت اجاره منقضی شده است. (ماده قانون مالک و مستأجر سال 1339)